امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

برهم زدن به انگلیسی

آخرین به‌روزرسانی:

معنی

معادل انگلیسی لغت:
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد برهم زدن

  1. مترادف:
    به هم‌زدن زیرورو کردن مخلوط کردن
  1. مترادف:
    پراکنده کردن پراکنده ساختن آشفته کردن پریشان کردن
  1. مترادف:
    از نظم انداختن ایجاد اختلال کردن بی‌نظم کردن مختل کردن
  1. مترادف:
    خراب کردن

ارجاع به لغت برهم زدن

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «برهم زدن» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۴ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/برهم زدن

لغات نزدیک برهم زدن

پیشنهاد بهبود معانی